10 شخصیت سریال آفیس که بیشترین تأثیر را بر مایکل اسکات گذاشتند - مجله دانلود و سرگرمی

دیوید والاس

دیوید والاس - که نقشش را اندی باکلی بازی می کرد- از فصل دو تا شش سریال به عنوان مسئول ارشد امور مالی شرکت داندرمیفلن در سریال حضور داشت. او به عنوان مافوق مایکل، ارتباطات زیادی با او و شعبه تحت مدیریت او داشت و اغلب اوقات در برابر تصمیمات دیوانه وار و وحشیانه آن جا گیج می شد.

گرچه دیوید مدام مجبور می شد خراب کاری های مایکل را جمع و جور کند، با این وجود همواره در مقابل او آرامشش را حفظ کرد. او بیشتر مواقع ایده های مایکل را گشاده رویانه می شنید، با این وجود که بلافاصله باید جلوی عملی شدنشان را می گرفت. گرچه رابطه میان این دو چندان خوب نبود اما مایکل به خوبی توانست زیردست دیوید خودش را به عنوان یک رئیس شعبه جا بیندازد.

جن لوینسون

جن لوینسون با بازی ملورا هاردین، در فصل های ابتدایی سریال مافوق مایکل بود و در ادامه شریک عاطفی اش شد؛ رابطه ای که خیلی زود تبدیل به چیزی سمی و آسیب زننده شد باعث شد که این دو از هر لحظه ای که با هم می گذرانند متنفر شوند و در نهایت از یکدیگر جدا شوند.

گرچه مایکل خیال می کرد آشنایی با جن او را وارد قصه های پریان نموده، در اصل پا به رابطه ای گذاشته بود که قرار بود برایش تبدیل به درس عبرت شود. رابطه او با رئیس سابقش به او آموخت که هنگام جستجو برای شریک عاطفی باید معیارهای درست تری داشته باشد و باعث رشد شخصیت مایکل شد.

اندی برنارد

اندی برنارد کاراکتری بود که در پی بسته شدن شعبه سمفورد شرکت داندر میفلن، به شعبه اسکرنتون منتقل شد و نقش او را اد هلمز بازی می کرد. گرچه اندی سعی می کرد با پاچه خواری تبدیل به کارمند محبوب مایکل شود، اما توانست خارج از این رفتارها واقعاً تبدیل به دوست صمیمی مایکل شود و با او به مدت پنج سال و تا زمان خروج مایکل، همکاری کند.

گرچه مایکل و اندی آغاز سختی داشتند اما توانستند در ادامه رابطه و دوستی شان، چندین درس مهم به یک دیگر بیاموزند. مایکل یاد گرفت که اشتباهات گذشته دیگران را ببخشد.

جو بنت

جو بنت (ککتی بیتس) یک میلیاردر خودساخته و مدیرعامل شرکت پرینترهای سابر بود که داندرمیفلن را پس از سقوطش در بحران مالی خریدد. جو کمتر از دو سال با مایکل کار کرد. پس از این دوره دو ساله، مایکل به کلرادو رفت و جو هم بازنشست شد.

اگرچه مایکل از کار برای دیوید والاس لذت می برد، اما خیلی زود کارکردن برای جو هم در نظرش ارزشمند شد. برخلاف دیوید، جو به مایکل اجازه نمی داد که ایده های دیوانه وار و هوس رانانه اش را در مدیریت شعبه اعمال کند. مایکل زیر دست جو بالغ شد و برای بازگشت دوباره هالی آماده شد.

رایان هاوارد

مایکل رایان (بی جی نوواک) هاوارد را به عنوان یک کارآموز در قسمت اول سریال استخدام کرد. طی فصل های متمادی سریال، رایان نقش های متنوعی در شرکت ایفا کرد و در بازه ای خاص، به بالاترین مدارج هم رسید. رایان تا فصل هشت در سریال حضور داشت و نکته ثابت حضورش، رابطه عاطفی عجیب وغریب و پر فراز و نشیبش با کلی کاپور (میندی کالینگ) بود.

مایکل در طول سریال یک باور غیرمنطقی راجع به رایان داشت و رایان را بابت رفتارهای بدی که می کرد، مسئول نمی دانست. رایان هم مانند مایکل در طول سریال متحول شد اما تحول او چندان در راستای تغییرات مثبت نبود. مایکل هم در نهایت متوجه سواستفاده هایی که رایان از او می نموده شد.

ارین هنون

ارین هنون (الی کمپر) به عنوان جایگزین پم و در فصل پنجم به سریال اضافه شد. گرچه مایکل در ابتدا چندان به ارین اهمیتی نمی داد، خیلی زود با او اخت شد. این دو در طول سریال چند لحظه شیرین خلق کردند. از جمله آن ها می توان به قسمتی از سریال اشاره نمود که مایکل در آن متوجه می شود ارین به او به چشم پدرش نگاه می نماید و همین باعث ملاطفت بیشتر او با ارین می شود.

دوایت شروت

دوایت شروت - که راین ویلسون نقش او را ایفا می کرد - یک بازاریاب و فروشنده در شعبه اسکرانتون داندرمیفلن و دستیار مدیر شعبه در زمان تصدی مایکل بود. به نظر می رسد که از میان همه همکارانی که مایکل داشت، دوایت تنها کسی بود که واقعاً علاقمند به گذراندن وقت با مایکل بود. در طرف مقابل اما، مایکل چندان تمایل نداشت کاری با او انجام بدهد.

اگرچه مایکل معمولاً از دوایت آزرده خاطر می شد، اما در نهایت امر او را به عنوان یک دوست پذیرفت. دوستی که برای این رابطه بسیار کوشش می کرد. زمانی که مایکل از سریال بیرون رفت، دیگر به این نتیجه رسیده بود که باید در رفتارش تجدیدنظر کند. به همین علت از رفتارهای خودخواهانه اش دست برداشت و در بعضی فعالیت ها که دوایت آرزو داشت آن ها را با مایکل انجام بدهد، شرکت کرد.

پم بیزلی

پم بیزلی - با بازی جنا فیشر - یکی از مجذوب نماینده ترین شخصیت های سریال آفیس است. او در ابتدا منشی شرکت بود و بعدتر تبدیل به یکی از فروشندگان شد و به پیشرفت شغلی اش ادامه داد. او در میان این مسیر حرفه ای، عشق واقعی زندگی اش را هم پیدا کرد و با او ازدواج کرد؛ کسی که در فاصله پنج متری از میز او می نشست.

مایکل و پم هر کدام تأثیر عمیقی بر دیگری داشتند، چرا که هر دوشان به یکدیگر اعتقاد داشتند. این در حالی ست که تعداد کمی از کاراکترهای سریال بودند که عمیقاً به هم اعتقاد داشته باشند. نمونه شاخص این اعتماد دوسویه را می توان در جریان افتتاح شرکت کاغذ مایکل اسکات دید. هر دوی این شخصیت ها با وجود تردیدی که داشتند، یک دیگر را به سمت عملی کردن این ایده هل دادند. اگر این اعتماد دوطرفه وجود نداشت، رشد هر دوی این شخصیت ها ناقص می ماند.

جیم هلپرت

جیم هلپرت(جان کرازینسکی) فروشنده ای در داندرمیفلن بود و همه را سر کار می گذاشت.جیم در طول سریال به آرزوهای شخصی بسیاری پر و بال داد و حتی چند ماه در مقام مدیر در کنار مایکل بر کارهای شرکت نظاره کرد تا اینکه دوباره به سمت فروشندگی برشود.

اگرچه جیم بسیار سربه سر مایکل می گذاشت، اما بیشتر از باقی همکارانش با او ارتباط داشت. وقتی که جیم به درجه مدیریت رسید، فهمید که باید بیشتر زحمت هایی را که مایکل برای شرکت می کشد قدر بداند. جیم به مشاوره دادن به رئیسش در رابطه هم ادامه می دهد و به مایکل یاری می نماید شریک زندگی ای که همواره دنبالش بود را پیدا کند.

هالی فلکس

هالی فلکس(امی رایان) یک نماینده منابع انسانی در شرکت داندرمیفلن است که پیش از انتقالش به شعبه ای دیگر، برای مدتی با مایکل قرار می گذارد. او در فصل هفتم سریال برمی شود و در نهایت با مایکل نامزد می نماید تا هر دو به بودلر در کلرادو نقل مکان نمایند و پیش والدین بیمار هالی زندگی نمایند.

مایکل تقریباً تمام طول سریال را در پی عشق و دوستی می گشت. او سعی می کرد دوستی موردنیازش را از همکارانش بگیرد. و می شود گفت که پیروز هم شد، اما چیزی بی نهایت بیشتر از آن گیرش آمد. پس از آشنایی با هالی، مایکل دیگر نیازی به تاییدگرفتن از کارمندانش نداشت. او یک شریک عاطفی دلسوز و مهربان پیدا نموده بود که پایانی خوش برای هفت سال حضور کمیک او در سریال رقم می زد.

منبع: ScreenRant